بازاریابان باتجربه میدانند که شانس آنها برای جذب مشتری در اولین تعامل با برند بسیار کم است(البتّه همیشه استثناهایی هم وجود دارد). بنابراین آنها سعی میکنند تا بعد از اولّین برخورد با مشتری از طریق ابزارها و رسانههای مختلف با مشتری در ارتباط باشند و به او برای اخذ تصمیم و خرید محصول کمک کنند. قانون ۷ در بازاریابی به صورت کاملا ساده بیان میکند که قبل از انجام هر خریدی توسط یک مشتری به طور متوسط هفت تعامل با برند انجام خواهد شد.
یک مشتری قبل از این که اقدام به خرید یک محصول یا تقاضای دریافت یک خدمت را بنماید باید حداقل ۷ بار تبلیغ یا پیام یک محصول را ببیند و بشنود و درباره آن محصول اطلاعات کاملی را کسب نماید. طبق قانون ۷ اگر شخصی ۷ بار یک محصول یا تبلیغات برندی را ببیند به احتمال زیاد با آن برند تعامل خواهد کرد و مشتری آن برند خواهد شد.
تاریخچه قانون ۷ در بازاریابی
اصطلاح قانون ۷ (Rule of 7) در سال ۱۹۳۰ در ادبیات بازاریابی شکل گرفت. زمانی که فعالان صنعت فیلمسازی به تجربه دریافتند که برای این که فیلمی خریداری شود باید حداقل ۷ بار تبلیغ آن فیلم در رسانههای مختلف توسط مخاطب دیده شود تا او اقدام به خرید آن فیلم نماید.
قانون ۷ در بازاریابی و صنعت تبلیغات از اهمیت بسیار برخوردار است زیرا که این قانون پایه و اساس مفهوم جدیدتر یعنی بازاریابی ویروسی میباشد. بازاریابی ویروسی(Viral Marketing) تکنیکی در بازاریابی است که در آن به شکل ویروسی و تصاعدی تبلیغ یک محصول یا خدمت در رسانههای مختلف انتشار مییابد. بازاریابی ویروسی در آگاه نمودن مشتریان از محصولات/خدمات جدید و برندینگ موثر میباشد.
واژه نامه بازاریابی| آشنایی با انواع مدلهای بازاریابی
کاربرد قانون ۷ در صنعت بازاریابی امروزی
در بازاریابی مدرن سعی میشود تا در کمپینهای تبلیغاتی از رسانههای مختلف برای پروموت کردن یک تبلیغ و اصطلاحا انتشار ویروسی آن استفاده شود. وقتی مخاطب به هر رسانهای مراجعه میکند نام یک برند، محصول یا خدمات آن را میبیند و یک حس فراگیر بودن تبلیغات در او ایجاد میشود و همین حس باعث میشود تا او به دنبال کسب اطلاعات بیشتری درباره آن محصول یا برند برود.
درگیر شدن مخاطب با برند علاوه بر این که به افزایش شهرت و برندینگ کمک مینماید باعث افزایش فروش یک محصول یا خدمت میشود.
کمپینهای تبلیغاتی و بازاریابی آنلاین
نفش قانون ۷ در رسانههای اجتماعی
رسانههای اجتماعی به عنوان یک بستر تبلیغاتی ارزان قیمت و گسترده در اختیار همه کسب و کارها(مخصوصا کسب و کارهای کوچک و متوسط) هستند. سوشال مدیاها به مشاغل این فرصت را میدهند که مشتریان را درگیر موضوعات و محتواهای مرتبط با بیزینس خود کنند. بهبود تعامل با مشتریان، امکان فروش بیشتر محصولات را فراهم خواهد آورد.
مرز باریک بین قانون ۷ و اسپم مارکتینگ
باید دقت داشت که قانون ۷ در بازاریابی با اسپم مارکتینگ مرز بسیار باریکی دارد. اگر در انتشار یک تبلیغ یا محتوا، استراتژی مشخصی وجود نداشته باشد قانون۷ تبدیل به اسپم مارکتینگ خواهد شد. اسپمکردن در بازاریابی، مشتری را از برند فراری خواهد داد.
استفاده از روایتگری یا همان داستانسرایی میتواند یک تکنیک جالب در استفاده از قانون ۷ باشد. داستانسرایی (Storytelling) باعث تقویت ارتباطات بین برند با مشتریان میشود.
کاربردهای قانون۷ در بازاریابی
ما امروزه در وسط جریانهای عظیمی از اطلاعات قرار گرفتهایم که به سرعت وارد ذهن ما میشوند و به همان سرعت از ذهن ما خارج میشوند. در دنیای که بارش اطلاعات وجود دارد برای این که بتوان در ذهن مخاطب باقی ماند نیاز به تکرار داریم.
این تکرار باعث ماندگاری و شهرت یک برند خواهد شد. باید توجه داشت که محتوا به عنوان مهمترین ابزار برای اجرای قانون ۷ محسوب میشود. یک محتوای با کیفیت میتواند به راحتی وایرال شود و مشتریان را مجدد به سمت برند ما بکشاند.
تغییر در بازاریابی رسانه ها با کمک اینترنت اشیا
۷ نکته مهم و کلیدی در قانون۷
شاید در ذهن ما متبادر شود که چرا قانون ۷ و نه قانون۸ یا قانون۶؟
در پاسخ باید بگوییم که ۷ تنها یک عدد است و استفاده از آن دلیل خاصی ندارد. منظور از عدد ۷ ، تکرار یک فرآیند است. ممکن است یک مشتری با سومین تکرار یا پنجمین تکرار جذب شود. خسته نشدن در بازاریابی یک موضوع کلیدی است. یک بازاریاب حرفهای باید صبر زیادی داشته باشد و همیشه به این نکته توجه داشته باشد که یادآوری کردن میتواند باعث پررنگ شدن یک موضوع در ذهن مخاطب شود.
قانون ۷ به مدیران کسب و کارها ۷ مورد زیر را یادآوری میکند:
۱- آگاهی دادن
آگاهی دادن و انتقال اطلاعات در بازاریابی یک موضوع کلیدی میباشد. قانون ۷ با تکرار سعی میکند تا اطلاعات در ناخودآگاه مشتریان نهادینه شود.
۲- تامین نیازها و خواستهها
ممکن است یک مشتری فعلا نیازی به یک محصول یا خدمت نداشته باشد. امّا تکرارپذیری که در قانون۷ به آن تاکید میشود موجب خواهد شد تا مشتری در زمان نیازمندی به یاد برند مرتبط بیفتد.
۳- اعتمادسازی
تکرار شدن نام برند در رسانههای مختلف باعث ماندگاری یک برند در ذهن مخاطب میشود و به مرور زمان حس اعتماد را در مشتریان ایجاد میکند. اگر یک برند بتواند نشان دهد که در همه شرایط در کنار مخاطبان خود باقی خواهد ماند اطمینان به برند را در جامعه هدف خود توزیع خواهد کرد. این اعتماد و اطمینان، شهرت برند را به همراه خواهند آورد.
۴- قیمت
رقابتپذیری یک برند در بازار میتواند یک نقطه اتکا مهم برای مدیران باشد. قیمت محصولات از موضوعاتی است که بر انتخاب یک محصول توسط مشتریان تاثیر میگذارد. یک برند باید با نشاندادن ویژگیهای محصولات خود و مزایای ایجاد شده به مشتریان اطمینان دهد که هزینهای که بابت یک محصول پرداخت میکنند، به مراتب ارزش افزوده بیشتری را برای آنان ایجاد خواهد کرد.
۵- زمان
قانون۷ به ما یادآوری میکند که برای نتیجه گرفتن از بازاریابی و تبلیغات نباید عجله کرد. مشتری یک سفر را با برند شروع میکند و در طول زمان برحسب نیاز خود از خدمات یا محصولات استفاده خواهد کرد. مدیریت ارتباط با مشتریان از جمله موضوعاتی است که قانون ۷ بر آن تاکید کرد.
۶- سفارشی سازی
قانون ۷ تاکید دارد که برای جذب مشتری باید محصولات خاصی را به هر مشتری ارائه داد. سفارشی سازی از جمله موضوعاتی است که باید در بازاریابی مدنظر قرار گیرد. خاص بودن محصولات یک برند امکان رقابت با سایر برندها را فراهم میآورد.
۷- به حافظه سپردن
گذر زمان همه چیز را از خاطر میبرد، چه از ذهن مخاطب و چه از یاد مدیران ارشد سازمانی. قانون ۷ سعی میکند به مدیران و مشتریان موضوعات کلیدی در هر کسب و کاری را یادآوری کند.
پیادهسازی قانون۷ در کسب و کارها
با کمک محتواهای دیجیتال میتوان به راحتی قانون ۷ را در کسب و کارهای مختلف ایجاد کرد.
- تصاویر واقعی و معتبر از هر کسب و کاری میتواند به مشتری کمک کند تا تجربه بهتری را نسبت به یک کسب و کار پیدا کند.
- انتشار ویدئو و کلیپهای جذاب در اینستاگرام، فیسبوک، توئیتر، یوتیوب و آپارات میتواند مخاطبان گستردهای را برای هر کسب و کاری جذب کند. البتّه باید توجه داشت که محتوای انتشار یافته در هر شبکه اجتماعی باید متناسب با خصوصیات آن رسانه باشد.
- وبلاگ همیشه در محتواسازی اهمیت داشته است. زیرا این وبلاگها هستند که در موتورهای جستجو ثبت شده و رتبهبندی میشوند. محتواهای یک وبلاگ میتوانند بارها و بارها توسط یک مشتری مورد بازدید قرار گیرند. یک برند معتبر باید از محتوا به عنوان ابزاری برای آموزش و تعریف چشماندازهای خود استفاده کند.
بهبود تجربه کاربر در وبلاگ نویسی راهی برای جذب مخاطب
راههایی برای تعامل بیشتر با مخاطبان کسب و کارها
راههای مختلفی برای برقراری تعامل با مشتری وجود دارد. تعامل(Interaction) به معنای ذکر نام برند در رسانههای مختلف میباشد. این ذکر نام میتواند مثبت یا منفی باشد. امروزه از ابزارهای زیر میتوان برای تعامل بیشتر با مخاطبان و اجرای قانون۷ استفاده کرد:
- آگهیهای تلویزیونی
- تماس از طرف نمایندگان شرکت با مشتریان
- پاسخگویی به نظرات مشتریان درباره خدمات یک برند
- آگهی دادن در در نشریات و مجلات مرتبط و معتبر
- ارسال ایمیلهای اطلاعرسانی یا تبلیغی
- بازگویی نام برند توسط دوستان قدیمی و صمیمی
- مشاهده نام برند در وبلاگهای معتبر
- اجرای بیلبورد در حاشیه خیابانهای اصلی شهر
- قراردادن بنر در سایتهای معتبر
- استفاده از رسانههای اجتماعی(شبکههای اجتماعی و پیامرسان ها)
- توجه به سئو و تولید محتوا در سایت شرکت به هدف قرارگیری در صدر لیست موتورهای جستجو(سئو یا تبلیغات کلیکی گوگل)
- و موارد دیگر…
برای لیست بالا پایانی را نمیتوان متصور شد زیرا که هر روز رسانهها و ابزارهای جدیدی به این لیست افزوده میشوند.