زمانی که صحبت از یک برند تجاری مشهور میشود همهی افراد ناخواسته به یاد درآمد بالای آن برند میافتند. مسئله جالب اینجاست که بسیاری از کسب و کارها نیز مدعی میشوند که اگر آنها هم میخواستند، قطعا میتوانستند جای آن برند مطرح را بگیرند یا حتی از آن موفقتر شوند. آنها در توضیح اینکه چرا نخواستهاند که یک برند صاحبنام شوند جوابهای متناقض و نخنمایی را میدهند. امّا واقعیت این است که آنها هرگز با عملیات برندسازی و اصول و قواعد آن آشنا نبودهاند.
توجه به اصول برندینگ میتواند هر کسب و کاری را در مسیر موفقیّت قرار دهد، مخصوصا در استارتآپ های نوپا برند شدن میتواند به عنوان یک کاتالیزور مهم عمل نماید. در این پست قصد داریم تا درباره عملیاتهای مهم در برندسازی صحبت کنیم و بررسی کنیم که چرا بسیاری از بیزینسها نمیتوانند یکّهتاز بازار خود شوند.
یک محتوای کاربردی دیگر: تاثیر برندسازی بر حضور قدرتمند در بین رقبا
برند چیست؟
برند یک نام یا نشان یا مولفهای است معرف یک شرکت یا محصول است و در ذهن مخاطب دارای روایتی منحصربفرد میباشد. عملیات برندسازی وظیفه دارد تا تمایزهای بین یک شرکت یا محصول را با سایر رقبا نشان دهد. یک برند در ذهن مشتری شکل میگیرد امّا میتوان با کنترل عوامل مختلف، نقش مثبتی را در ذهن مشتریان حک کرد. از ابزارهای زیر میتوان برای ایجاد یک برند تاثیرگذار استفاده کرد:
- تبلیغات
- روابط عمومی
- واحدهای فروش
- بازاریابی
- بستهبندی و طراحی خاص
- حضور در رویدادها و معرفی محصولات یا خدمات توسط اینفلوئنسرها
- ارتباط تاثیرگذار با مشتریان و ارائه خدمات پشتیبانی به مشتریان
- و..
برندسازی و قانون اعداد بزرگ
شاید این سئوال در ذهن شما بوجود بیاید که چرا برندسازی تا این حد برای کسب و کارها اهمیّت دارد. کسب و کارهای امروزی میتوانند با کمک اعداد بزرگ سحرآمیز شوند. با توسعه رسانههای دیجیتال، اعداد بزرگ توانستهاند نقش پررنگی را در تجاریسازی فعالیتهای بیزینسی پیدا کنند. توجه به آمار زیر میتواند تا حدودی اهمیت رسانهها و اعداد بزرگ در آنها را نشان بدهد:
- گوگل: یک میلیارد جستجو در هر ثانیه
- ایمیل: ارسال ۸ میلیارد ایمیل در روز
- اینترنت: دسترسی بیش از ۴ میلیارد نفر به اینترنت پرسرعت
- شبکههای اجتماعی: بیش از ۳٫۵ میلیارد عضو
- توئیتر: ۳۰۰ میلیون توئیت در هر روز
- پخش ویدئو آنلاین: تماشای ۱۲٫۲ میلیارد ویدئو در ماه
- و..
اعداد فوق تنها نمونههای محدودی از شگفتیهای فضای مجازی هستند. این اعداد بزرگ میتوانند نتایج بزرگی را با خود به همراه بیاورند. به عنوان مثال فرض کنید اگر یک فروشگاه اینترنتی در روز تنها ۱ میلیون نفر بازدید داشته باشد و تنها یک هزارم(۰٫۰۰۱) آنها تبدیل به خریدار شوند، این فروشگاه اینترنتی میتواند ۱۰۰۰ مورد فروش روزانه را تجربه کند. اگر هر فروش بطور میانگین ۵۰۰۰۰ تومان سود داشته باشد، این فروشگاه روزانه بیش از ۵۰ میلیون تومان سود نصیب مدیران خود خواهد کرد.
اگر شما هم به فکر راه اندازی یک کسب و کار جدید هستید باید یک رسانه اختصاصی برای خود داشته باشید. محتوای زیر میتواند به شما دیدگاهی سازنده در این زمینه بدهد:
نقش رسانه در کسب و کارهای امروزی
چرا برندینگ مهم است؟
در هر بازاری، برندهای پیشرو سودآوری زیادی دارند زیرا آنها میتوانند مشتریان زیادی را به سمت خود جلب کنند. توجه به عملیات برندسازی میتواند شانس بسیاری را برای یک فعالیت تجاری بوجود آورد. امّا سئوال اساسی این است که چرا کسب و کارهای زیادی، شانس بِرند شدن و کسب درآمد میلیونی را ندارند و چرا قانون اعداد بزرگ نمیتواند برای همه کارگشا باشد.
ترس بزرگترین چالش در عملیات برندسازی
همانطور که در بالا گفتیم اعداد بزرگ میتوانند نتایج شگفتانگیزی را برای کسب و کارها بوجود آورند. امّا واقعیت این است که همه نمیتوانند صاحب این اعداد بزرگ بزرگ شوند یا اینکه اگر هم صاحب این اعداد شوند نمیتوانند از آنها در کسب و کار خود استفاده کنند.
تنها کسب و کارهای معدودی هستند که میتوانند از اعداد بزرگ استفاده لازم را ببرند زیرا آنها به درجه بالایی از شجاعت و ریسکپذیری ریسدهاند و ترس خود را کنار گذاشتهاند. ترس مشکل اساسی بسیاری از کسب و کارهای امروزی میباشد. باید بدانیم که برنینگ برپایه جلب توجهات عمل میکند. بنابراین هرچه ما ترسوتر باشیم، ریسک کمتری میکنیم. این خطرپذیری کم، باعث کاهش توجهات به کسب و کار ما خواهد شد.
انتقاد ناپذیری، ترس به همراه میآورد
دلیل اصلی ترسیدن این است که کسب وکارها معمولا از انتقادات، هراسان هستند و سعی میکنند به شیوههای مختلفی از تیرهای انتقادی دیگران به دور بمانند. در هر کسبوکاری میتوان یکی از دو استراتژی زیر را در پیش گرفت:
- نامرئی و ناشناس بمانیم و از انتقادات به دور باشیم.
- بزرگ و منحصربفرد باشیم و خود را در معرض قضاوت شدن قرار دهیم. انتقادات را بشنویم و با بهبود مستمر خود، مسیر رشد و تعالی را دنبال کنیم.
باید توجه داشته باشیم که برای رشد و برجستهشدن در حوزه کاری خود نیازمند انتقادات هستیم. انتقادات نشاندهنده نقاط ضعف و قوت هر برندی میباشد و این نقدها هستند که میتواند جلوی لغزشهای بزرگ را از کسب و کارها بگیرند.
یک برند به تنهایی نمیتواند درک کند که چگونه میتواند موفق شود. راهنماییهایی که مشتریان، شرکا، کارمندان و حتی رقبای تجاری به یک سازمان مینمایند بهترین شانسها را برای برندینگ و موفقیت میدهند. فراموش نکنیم که هیچ برندی در یک شب بوجود نخواهد آمد. این نظرات جمعی و حتی انتقادات تخریبی هستند که برند را در گذر زمان صیقل خواهند داد و آن را به بهترین شکل خواهند ساخت.
۵ نکته مهم در عملیات برندسازی
برای اینکه بتوانیم یک برند موفق را بوجود بیاوریم، ضروری است تا به نکات زیر توجه داشته باشیم:
۱- تحقیقات بازار
قبل از اینکه به سراغ برندسازی و تبلیغات گسترده برویم باید ابتدا بازار و پرسونای مشتریان خود را بشناسیم. تحقیقات بازار(Market Research) که زیرمجموعه تحقیقات بازاریابی(Marketing Research) میباشد میتواند اطلاعات خوبی را به ما بدهد و در تدوین استراتژیهای کسب وکاری ما تاثیر بگذارد.
۲- ارتباطات و تعامل با مشتریان
موضوعی که در برندسازی باید مدنظر قرار گیرد، داشتن ارتباطات موثر با مشتریان فعلی یا مشتریان بالقوه میباشد. راهاندازی واحد روابط عمومی در هر کسب وکاری میتواند زمینهساز خوبی برای عملیات برندسازی باشد. پاسخگویی همیشگی به مخاطب موضوعی است که باید همیشه مدنظر یک برند تجاری باشد.
۳- ارائه مزیت رقابتی
هر برندی باید براساس یک ارزش رقابتی شکل بگیرد. این ارزش باید برتری آن کسب وکار را نسبت به سایر رقبا نشان بدهد. این مزیت رقابتی باید در نام برند و حتی شعارهای تبلیغاتی نمود پیدا کند.
۴- استراتژی برند
بسیار حائز اهمیت است که در فعالیتهای تجاری یک چارچوب و اصول خاص را دنبال کنیم. هر برندی شامل اهدافی تجاری یا غیرتجاری میشود. اینکه بدانیم از چه طریقی، با کمک چه ابزاری و به چه شیوهای باید به این اهداف برسیم بسیار مهم است. به همین دلیل داشتن سند استراتژیهای کلان برای هر برندی الزامی است.
یک محتوای تکمیلی: آشنایی با مفهوم و کاربرد استراتژی
۵- هویت و جایگاه برند
هر سازمانی یک احساس نسبت به خود ایجاد میکند که این حس هویت برند را تشکیل میدهد. هویت برند بر روی جایگاه برند در بازار و بین رقبا تاثیر میگذارد. فرهنگ سازمانی نقش مهمی در شکلگیری هویت برند دارد. پس زمانی که میخواهیم عملیات برندسازی را شروع کنیم باید به ساختار و فرهنگ سازمانی توجه کافی را داشته باشیم.
انواع مدلهای برندسازی
در شکل بالا عناصر مهم در برندسازی را مشاهده میکنید. یک سازمان با توجه به شرایط خود ممکن است انواع مختلفی از برندسازی را تجربه کند. مهمترین مدلهای برندسازی برای یک کسب و کار شامل موارد زیر میشوند:
۱- برندینگ اسمی(Name Brand Recognition)
در این نوع از برندسازی، سازمان سعی میکند تا نام خود را در بازار و در بین رقبا مطرح کند. یکی از اصول مهم در این برندسازی این است که رنگ سازمان، نام و لوگوی شرکت در اذهان مخاطبان نقش ببندد. تبلیغات و اقناع مخاطبان در پذیرش این نوع از برندینگ بسیار تاثیرگذار خواهد بود.
۲- برندینگ منفرد(Individual Branding)
در بعضی از شرایط یک شرکت تصمیم میگیرد علاوه بر برند سازمانی، یک محصول را هم برند نماید. به همین دلیل از برندینگ منفرد برای معرفی یک محصول خاص به عموم مخاطبان استفاده میکند. برند شدن یک محصول میتواند باعث ارتقاء جایگاه برند اصلی و فروش سایر محصولات آن برند شود.
۳- برندینگ نگرشی(Attitude Branding)
نگرش افراد نسبت به یک برند یا یک محصول بسیار مهم است. در برخی از مواقع لازم است تا نام یک برند با یک ویژگی خاص عجین شود. مثلا برند دوستدار طبیعت یا برند حامی ورزشکاران.
۴- برندینگ بدون برند(No-Brand Branding)
برخی از اوقات نیاز است تا محصولات یا خدماتی بدون توجه به برند عرضه شود. این محصولات که عموما حفظ سادگی در آنها اهمیت بیشتری از برندسازی دارد.
۵- توسعه برند(Brand Extension)
یک برند ممکن است نیاز به توسعه پیدا کند. در بازارهای بین المللی یا بازارهای جدید نیاز است تا برند مجدد عملیات برندسازی را پیاده نماید.
۶- برندینگ از طریق جمعسپاری(Crowd Sourcing)
در این روش از مشتریان برای توسعه یک برند استفاده میشود. به جای اینکه هزینههای سنگین تبلیغاتی صورت پذیرد، سعی میشود با مشارکت دادن مشتریان وفادار، عملیات برندسازی توسط آنها شکل بگیرد. این شیوه برندینگ شباهت زیاد با روش بازاریابی دهان به دهان دارد.
۷- برندینگ مشارکتی(Co-Branding)
برخی از اوقات دو یا چند برند با یکدیگر همکاری میکنند تا یک مفهوم خاص را در جامعه نهادینه کنند. این نوع از برندینگ میتواند هم اهداف تجاری را در برگیرد و هم به جهت اطلاعرسانی یا فرهنگسازی مورد استفاده قرار گیرد.
۸- برندینگ شخصی(Personal Branding)
در این نوع از برندسازی سعی میشود تا با استفاده از اعتبار اشخاص، به تحقق اهداف سازمانی پرداخته شود. میتوان از اعتبار مدیرعامل یا اعضای هئیت مدیره برای معرفی یک محصول یا خدمت جدید استفاده کرد. اینفلوئنسرمارکتینگ نیز براساس برندینگ شخصی افراد مطرح در حوزههای مختلف شکل میگیرد.
آشنایی با ۱۰ قانون طلایی در پرسونال برندینگ یا همان برندسازی شخصی
و در پایان..
هر برندی باید تلاش کند تا برای خود یک قبیله بسازد. قبیلهای که در شرایط سخت حامی و پشتیبان او باشند. برندهای موفق سعی میکنند با ایجاد شبکهای از مشتریان خود، هسته اصلی بازاریابی را شکل دهند. جامعهای که برندها برای خود بوجود میآورند به عنوان یک بلندگویی رسا و واحد، صدای برند را به گوش همه خواهد رساند. هرچه این جامعه قویتر باشد شانس بیشتری برای دیده شدن و موفقیت برند بوجود خواهد آمد. پس هر برندی باید رشد خود را در پیشرفت و ارتقاء جایگاه مشتریان خود ببیند.