مدیریت دانش(Knowledge management) چیزی نیست جز مدیریت سرمایه های ناملموس که شامل خلق دانش، کسب دانش، ذخیرهسازی دانش، انتشار و به اشتراک گذاری دانش و بالاخره به کارگیری دانش است. یک سازمان باید به خوبی بتواند دانش مورد نیاز خود را شناسایی کند و در صورت لزوم، آن را خلق کند یا اینکه از منابع خارج از سازمان آن دانش را کسب کند.
دانش خلق شده یا کسب شده باید با نیازهای سازمان شما تطبیق داده شود و بومیسازی شود و سپس به صورت مناسب ذخیره شود تا در زمان،مکان و شرایط مورد نیاز مورد استفاده قرار گیرد.
خصوصیات مهم دانش
دانش دارای خصوصیات زیر میباشد :
- دانش در اثر استفاده تقلیل و کاهش پیدا نمیکند. مصرفکنندگان میتوانند بر آن و ارزش آن بیفزایند.
- با رشد و توسعه دانش، میتوان آن را شاخه بندی و بخشبندی نمود.
- دانش پویا است، بنابراین یک سازمان باید بصورت پیوسته دانش خود را بروز رسانی کند تا بتواند از آن به عنوان یک مزیت رقابتی بهره ببرد.
- دانش جوانب نامحسوس بسیاری دارد که تخمین میزان تاثیر آن در سرمایهگذاری را مشکل می کند .
- ارزش و اعتبار دانش با گذشت زمان تغییر میکند، از مهمترین صفات دانش می توان بهنگام بودن ،عمر مشخص و فانی بودن و فرار بودن آن را ذکر کرد.
کاربرد فناوری اطلاعات در اقتصاد دیجیتال
کارکردهای مدیریت دانش
مدیریت دانش یا مدیریت دانایی یا اداره کردن اندوختههای علمی به هدف دسترسی آسان به اطلاعات برای تمامی گروههای هدف ایجاد گردیده است، بطوری که افراد بتوانند در کوتاهترین زمان به دادههای مورد نیاز خود دسترسی پیدا کنند و با استفاده از این دادهها بازدهی خود یا سازمان تحتامرشان را بهبود دهند.
اهداف مدیریت دانش
مدیریت دانش فرآیندی است که در آن سازمان با خلاقیت به تولید ثروت با دانش یا سرمایه فکری خود میپردازد. در هزاره سوم سازمانی میتواند رشد انفجاری داشته باشد که بتواند بطور کامل از دانش در دسترس خود استفاده نماید.
اهداف کلان مدیریت دانش را میتوان
- راهبری سادهتر کسب و کارها
- راهبری سرمایههای فکری
- راهبری نوآوری و خلاقیت در نیروی انسانی
- آفرینش دانشهای جدید از طریق واحدهای تحقیق و توسعه(R&D)
- انتقال دانش بین نیروهای انسانی و بهبود بهرهوری سازمانی
- آگاهی بخشی به مخاطبان و مشتریان بالقوه
- مدیریت تغییرات سازمانی
- توانمندسازی نیروی انسانی درون سازمانها
- و..
مراحل مدیریت دانش
برای اینکه بتوانیم از دانش استفاده کنیم باید:
اول: دانش را آشکار کنیم
دوم: ایجاد علاقمندی به دانش ایجاد شده
سوم: فرهنگسازی برای استفاده درست و اشتراکگذاری دانش
چهارم: توزیع گسترده از دانش برای کاربردی شدن آن
براساس چهار مرحله فوق میتوان چرخه مدیریت دانش را که در تصویر ۱ آمده است را تعریف نمود. ایجاد دانش فرآیندی همیشگی است که مدیران سازمانی باید به آن توجه داشته باشند و با توجه به نیازهای خود بصورت پیوسته به تولید و تست آن بپردازند و با توجه به بازخوردی که میگیرند به اصلاح آن بپردازند.