استراتژی چارچوب و چشم انداز بلندمدّت در یک سازمان می باشد. ابزار استراتژی را می توان یک برنامه (Plan) برای دستیابی به اهداف دانست. معمولا در این برنامه به کلیّت ها اشاره می شود و شیوه اجرای فعالیت ها در برنامه های عملیاتی و توسط مدیران میانی سازمان ها طرح ریزی می شود.
استراتژی را می توان شاهرگ حیاتی در مدیریت کلان بدانیم. بدون یک استراتژی مشخص نمی توان انتظار داشت، واحدهای مختلف سازمانی به تعالی کامل برسند.
استراتژی از مباحث پرآشوبی است که افراد مختلف از دیدگاه گوناگونی به بازتعریف آن پرداخته اند. وجود تعاریف متفاوت و سلیقه ای از این مقوله باعث شده تا تصورات غلطی از این علم وجود داشته باشد.
یک پست مرتبط در سایت مدیر فردا : مفهوم و کاربرد استراتژی چیست؟
هرچند که در اختیار نداشتن ابزار استراتژی را به حرکت بی هدف مهره های شطرنج در صفحه بازی تشبیه می کنند، امّا استراتژی غلط هم می تواند موجب اتلاف منابع بی شماری شود.
در ادامه به چند اشتباه مرسوم در زمینه استراتژی می پردازیم:
۱- استراتژی باید ساده باشد
سادگی می تواند باعث خوانایی و فهم بالای یک برنامه شود. امّا این که استراتژی را ساده انگارانه بچینیم می تواند موجب خسران وسیعی شود. استراتژی باید دارای قواعد مخصوص به خود باشد. طراحی استراتژی های کلان نیاز به تجارب و مهارت های ویژه ای دارد.
۲- استراتژی همان برنامه است
هر چند ماهیت استراتژی در برخی مواقع شباهت زیادی به برنامه (Plan) دارد. امّا فراموش نکنیم که یک استراتژی ، ابزاری متفاوت از یک برنامه می باشد.
۳- استراتژی با اهداف آغاز می شود
هر چند که یک استراتژی براساس اهداف تدوین می شود و راههای دستیابی به اهداف در آن آورده می شود. امّا دلیلی وجود ندارد که در درون هر استراتژی یک سری اهداف مشخص نیز وجود داشته باشد. استراتژی ابزاری فراتر از یک برنامه عملیاتی است. در حقیقت استراتژی یک دیدگاه و شیوه انجام کار است.
۴- استراتژی می تواند برون سپاری شود
یک استراتژی هیچ گاه نمی تواند برون سپاری شود. شرکت هایی که مدعی طراحی ابزاری برای تهیه استراتژی هستند افرادی شیاد و کلاهبردار هستند. هر سازمانی باید با کمک مدیران ارشد و میانی خود، استراتژی های عملیاتی را طراحی کند.
۵- استراتژی از داده ها مشتق می شود
داده و مدیریت داده یکی از مهمترین ابزارهای علم مدیریت و تععین استراتژی هستند. امّا داده هرگز استراتژی را ایجاد نمی کند. داده تنها می تواند بر روی تصمیم گیری های استراتژیک تاثیر سازنده داشته باشد.
۶- استراتژی بر مبنای تحلیل شکل می گیرد
آنالیز و مدل سازی می تواند شرایط اجرای استراتژی ها را روشن سازد. امّا باید باور داشت که استراتژی چیزی فراتر از ابزارهایی نظیر تحلیل، الگوهای سازمانی و مدل های پیش بینی می باشد.
۷- استراتژی باید دارای فرمول و قاعده باشد
استراتژی در هیچ سطحی نمی تواند فرموله شود. زیرا که هر شرایطی و هر سازمانی استراتژی خاص خود را خواهد داشت. تغییر پذیری و پویایی از مهمترین ویژگی های یک استراتژی خوب می باشد.
۸- استراتژی مهمتر از همه ی فرآیندها است
استراتژی و فرآیند دو مفهوم متفاوت و از دو جنس مختلف هستند. به همین دلیل نمی توان استراتژی را از فرآیند مهمتر دانست و یا بالعکس فرآیند را از استراتژی با ارزش تر دانست.
۹-استراتژی بایستی حتما دارای سطح بالایی باشد
استراتژی می تواند در هر سطح مدیریتی طراحی شود. بنابراین ما شاهد استراتژی های کلان و استراتژی های عملیاتی هستیم. از دیدگاهی دیگر نیز شاهد استراتژی های کوتاه مدت و بلندمدت می باشیم.
۱۰- استراتژی برای جنگ طراحی می شود
بسیاری از مدیران، استراتژی را با جنگ اشتباه می گیرند. در استراتژی هرگز به دنبال جنگ با رقبا، مشتریان و بازار نمی باشیم. استراتژی تنها یک ابزار برای اجرای برنامه های کلان و دستیابی به اهداف عملیاتی در حال حاضر و آینده می باشد.