تفکر انتقادی یا تفکر نقّادانه(Critical Thinking) نوعی تفکّر سنجشگرانه است که به دنبال دستیابی به شیوهایی برای درست اندیشیدن است. در تفکر نقّادانه سعی میشود تا دادهها به دقت مورد وارسی قرار گیرند و با استفاده از اطلاعات استخراج شده از این دادهها، بهترین اندیشهها برای بهبود عملکرد بکار گرفته شوند.
تفکر انتقادی به دنبال مطرح کردن بهترین پرسشها و جمعآوری اطلاعات جامعی برای پاسخ دادن به آنها میباشد. در ادامه سعی میشود تا با استفاده از نبوغ و نوآوری بهترین پاسخها برای این سئوالات شناسایی شوند. افرادی که دارای تفکر نقّادانه هستند به دنبال حل متفاوت چالشها و مشکلاتی که با آن مواجه میشوند هستند. بکارگیری خلاقیت و نوآوری در حل چالشهای پیچیده باعث کاهش هزینهها و ارتقاء بهرهوری میشود.
تفکر خلاقانه یک مهارت ذاتی یا اکتسابی؟
داشتن تفکر انتقادی یک مهارت اکتسابی است. بدین معنا که افراد در بدو تولّد دارای تفکر انتقادی نیستند و با گذشت زمان و تمرین و ممارست میتوانند به آن دست یابند. کسب و کارهای فناورمحور امروزی به شدّت نیازمند افرادی هستند که خلاقانه و منتقدانه تفکر میکنند و به دنبال حل مسائل به شیوهای نو و مبتکرانه میباشند.
انواع تعاریف مطرح شده برای تفکر نقّادانه
تفکرانتقادی موضوعی است که قدمت آن به طول تاریخ بشری میرسد. فلاسفه یونانی(نظیر سقراط، افلاطون و ارسطو) معتقد بودند که این نوع از تفکّر به معنای توانایی سدوال کردن و استدلال منطقی میباشد. امّا امروزه تعاریف متعددی برای آن ارائه شده است. در ادامه به معرفی چند تعریف مطرح شده در این زمینه میپردازیم:
- تفکّری منظم، واضح، معقول و روشنفکرانه که برپایه مستندات شکل میگیرد.
- تردیدهای فکری که باعث یافتن بهترین گزارهها برای انجام یک فعالیت میشود.
- بهبود در تفکرات افرادی که فعالیتهایی را سازماندهی کردهاند به گونهای که کارآیی و بهرهوری به شکل چشمگیری بهبود یابد.
- ارزیابی عملکردها و بهبود آنها براساس آنالیز دقیق بر روی دادههای بدست آمده از تصمیمات قبلی
- عقلانیتی فراتر از روشهای منطقی با کمک رفتارهای شناختی، خلاقیّت و ایجاد یک بینش جدید برای حل یک مسئله
آشنایی با مزایای تفکر انتقادی
تفکرانتقادانه سعی دارد تا افراد را در فکرکردن توانمند سازد. درست فکرکردن و تحلیل منطقی وقایع میتواند یک مهارت مهم برای مدیران ارشد در هر کسب و کاری باشد. مهمترین مزایای چنین تفکری عبارتند از:
- پرسشگر بهتری میشویم
- قدرت استدلالگری و منطق خود را بیشتر به کار خواهیم گرفت
- تشابهات و تفاوتها را در مسائل مختلف به خوبی تشخیص خواهیم داد
- امکان ارزیابی راهحلهای مختلف را بدست میآوریم
- امکان بروز نوآوری را مییابیم
- تناقضات را به راحتی کشف خواهیم کرد
- برای حل مسائل مختلف دید سیستماتیک پیدا خواهیم کرد و فعالیتها را به صورت فرآیند محور به پیش خواهیم برد
- بدون تعصب فکر خواهیم کرد و دیگران را در جریان تفکرّات خود قرار خواهیم داد
- با کمک تفسیر دادهها، توانایی بازطراحی مسائل را پیدا میکنیم
- یافتن ارتباطات بین ایدههای مختلف و امکان تصمیمگیری سریعتر
- درک اهمیت موضوعات و تعیین اولویتها
- شناخت بهتر خطاهای فکری
- امکان ایجاد تمایز بین مشکل و فرصت
- قضاوتگر بهتری خواهیم شد
- و..
دلایل نیاز به تفکر نقّادانه در کسب و کارها
انسانها همیشه در تفکّرکردن دچار یک سری پیشفرض های ذهنی میباشند. این فرضیههای خودساخته ذهنی موجب میشود تا بشر خود را ملزم به تفکر در چارچوبهای خاصی بداند. این در حالی است که حل برخی از مسائل نیاز به راهحلهای غیر معمول دارد. اینجاست که نیاز به نوعی تفکر متفاوت احساس میشود. این فکرکردن متفاوت همان تفکرنقّادانهای است که ما درباره آن صحبت میکنیم.
متفاوت فکرکردن باعث میشود تا بتوانیم راهحلهای خلاقانه را در کسب و کار خود به کار گیریم و این روشهای نوآورانه موجب ایجاد تمایز بین ما با دیگر کسب و کارها خواهند شد. دلایل نیاز به تفکرانتقادی در کسب و کارها را میتوان چنین برشمرد:
- تغییرات گسترده در محیط کسب وکارها و کمبود منابع(نیروی انسانی، تجهیزات فیزیکی یا حتی مشتریانی علاقمند به خرید)
- نیاز به نوآوری و متفاوت بودن با سایر رقبا
- گستردگی حجم اطلاعات سازمانی و نیاز به افرادی با قدرت تصمیمگیری سریع و دقیق
- تغییر ساختاری در کسب و کارهای نوپا و چابک شدن آنها
- رشد اقتصادی جوامع و نیاز به ایجاد درآمدهای نهفتهای که تاکنون مغفول ماندهاند.
مراحل تفکر انتقادی
- فکر کردن به یک موضوع به صورت عینی و انتقادی
- شناسایی انواع استدلالهای منطقی
- ارزیابی استدلالها و انتخاب قویترین آنها
- شناسایی نقاط ضعف یک استدلال
- شبیهسازی استدلال و ایجاد یک راهحل
- شناخت پیامدهای استدلال یا راهحل
- ایجاد ساختار و پشتیبانی همهجانبه از راهحل شناسایی شده
سئوالاتی که در تفکر انتقادی باید از خود بپرسیم؟
وقتی که یک موضوع یا چالشی در کسب و کار ما بوقوع میپیوندد باید با سئوالات زیر تفکر نقّادانه را در خود زنده کنیم:
- چه کسی این موضوع را مطرح کرده است(Who)
- آیا او را میشناسید؟
- تا چه میزان اطلاعاتی را که ارائه کرده است معتبر است؟
- چه چیزی گفته شده است(What)
- آیا حقایق مطرح شدهاند؟
- چه مطالبی ممکن است مخفی یا از ذهن دور مانده باشند؟
- کجا گفته شده است(Where)
- آیا موضوع به طور خصوصی گفته شده است یا در ملاءعام؟
- آیا امکان پاسخگویی یا تبادل اطلاعات وجود دارد؟
- چه زمانی گفته شده است(When)
- آیا قبل یا حین وقوع یک رخداد گفته شده است؟
- برای حل این مشکل چطور باید زمانبندی کرد؟
- چرا این موضوع مطرح شده است؟(Why)
- آیا مطرح کننده مشکل، استدلالهای خود را مطرح کرده است؟
- آیا طراحان مشکل، به دنبال نیّت خاصی بودهاند؟
- چگونه مشکل مطرح شده است(How)
- آیا مطرحکننده موضوع خوشحال، غمگین، عصبانی یا بیتفاوت بوده است؟
- آیا موضوع به صورت مکتوب ارائه شده یا شفاهی؟
- آیا میتوان به یک درک مشخص رسید؟
مهارتهای ضروری برای بهبود تفکر منتقدانه
۱- آنالیز
بخش عمدهای از تفکرانتقادی به بررسی دلایل اتفاق افتادن یک مشکل براساس دادهها یا اطلاعات موجود میپردازد. افراد تحلیلگر به خوبی میتوانند اطلاعات را بررسی کرده معنای آن را درک کنند و پیامدهای احتمالی آن را حدس بزنند. پس سعی کنید مهارتهای زیر را در خود بهبود دهید تا یک آنالیزور قوی شوید:
- توانایی پرسیدن سئوالات عمیق
- تحلیل دادهها
- پژوهش
- تفسیر اطلاعات
- قضاوت
- شناخت الگوهای تکرار شونده
- پرسشگری و زیر سئوال بردن نتایج غیرقطعی
- تردید داشتن به همه چیز(شکّاک بودن) و سعی در بهبود نتایج به صورت مستمر
۲- ارتباطات
معمولا نتایج کاری باید با کارفرمایان یا مدیران ارشد سازمانی به اشتراک گذاشته شود. برای رشد دادن یک تفکر یا ایده باید با دیگران ارتباط گرفت. از طرفی دیگر، تفکر انتقادی در گروههای کاری امکان بروز بیشتری مییابد. برای تقویت ارتباطات مهارتهای زیر را در خود تقویت کنید:
- گوشدادن فعالانه
- توانایی ارزیابی موقعیتها
- همکاری با دیگران
- صحبت کردن و توضیح مسائل و مشکلات(ارائه دهنده خوب بودن)
- تقویت شخصیت فردی
- بهبود تواناییها برای کارهای گروهی
- تقویت ارتباطات کلامی و نوشتاری
۳- خلاقیّت
تفکر نقّادانه به همراه خلاقیّت و نوآوری ارزش پیدا میکند. یافتن الگوها بدون ارائه یک راهحل، ارزش چندانی نخواهد داشت. داشتن خلاقیّت، جهانی متفاوت را در پیشروی افراد خواهد گذاشت. برای خلّلاق شدن بهتر است به تواناییهای زیر توجه داشته باشید:
- انعطافپذیری
- شناخت مفاهیم
- کنجکاوبودن
- رویاپردازی
- افزایش قدرت استنباط
- پیشبینی و توانایی حدسزدن
- تعریف چشمانداز
۴- ذهن باز
در تفکرانتقادی بیش از هر چیزی نیاز است تا بدون هیچ پیشفرضی و تنها براساس اطلاعات دریافتی از محیط یا کارفرما به آنالیز و قضاوت بپردازیم. هدفمندی و نداشتن تعصب برای توسعه کار بسیار مهم است. برای داشتن ذهنی باز (یا آزاد) باید تواناییهای زیر را در خود تقویت کنید:
- تنوعطلبی
- انصاف
- فروتنی
- عینیتگرایی (به جای ذهنیتگرایی)
- بهبود توانایی مشاهده کردن
- بازتاب دادن و پوشش همه زوایای یک موضوع
۵- توانایی حل مسئله
حل مسئله یکی دیگر از مهارتهای مهم در تفکر انتقادی است. برای حل مسئله باید به آنالیز مشکل، شناخت اجزا مشکل، ارائه راهحل و اجرای آن و همچنین ارزیابی راهحل پرداخت. کارفرمایان تنها کارمندانی را نمیخواهند که فقط به طور انتقادی به مسائل فکر کنند. بلکه آنها از کارمندان خود انتظار ارائه راهحلهایی عملی دارند. برای بهبود ظرفیت حل مسئله باید تواناییهای زیر را در خود تقویت کنید:
- توجه به جزئیات
- توانایی تصمیمگیری
- توانایی ارزیابی
- شناسایی الگوها
- نوآوری
- استدلال استقرایی و قیاسی
- امکان انطباق مسائل با یکدیگر
- هوش هیجانی
- آشنایی با بهینهسازی
- توانایی ادغام یا بازسازی یک موضوع
- هوش تجاری
- برنامهریزی استراتژیک
- مدیریت پروژه
- مدیریت داده
- آمار
- مدیریت ریسک
- توانایی شناسایی رفتار مصرفکنندگان
شناخت خطاهای فکری مهمترین مزیت یک تفکر منتقد است. یک انسان نمیتواند همیشه تفکر انتقادی داشته باشد. البتّه این موضوع جای نگرانی نیست زیرا که تفکرنقّادانه ابزاری است که باید از آن در هنگام تصمیمگیریهای مهم استفاده کرد.